به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از دنیای امروز،
دنیای سرعت و تحولات پی در پی است. در عرصه مدیریت و حکمرانی نیز زمان، نقش بسیار تعیین کننده ای در سرنوشت امور دارد. از طرفی، در کشور ما بعضاً مسائل در زمان مناسب خود حل نمی شوند؛ بالتبع، عوارض آن نیز دامنگیر جامعه و مردم می شود. در این میان، گاهی اوقات، آسیب ها ممکن است تا اندازه ای قابل جبران باشد، اما همیشه اینگونه نیست، بلکه گاهی اوقات با ضرر و آسیب غیرقابل جبران روبرو می شویم. در این گزارش به چند نمونه از مسائلی که در زمان مناسب خود حل نشده و عوارض آن به طور مستمر متوجه مردم و جامعه شده است، اشاره می کنیم:
بانکداری معیوب و عوارض ادامه دار
سال هاست که در کشور ما بانک ها در یک ساختار معیوب در حال فعالیت هستند و ربا در نظام بانکی کشور وجود دارد که به گفته قرآن کریم جنگ با خداست؛ همچنین، بانک ها مشغول بنگاه داری هستند که مورد نهی صریح رهبر معظم انقلاب نیز واقع شده است. در مجموع، نوع فعالیت بانک ها به گونه ای است که اقتصاد جامعه و معیشت مردم را در تنگنا قرار داده است. در کنار اینها، متأسفانه نظارت کافی نیز بر گردش مالی و قراردادهای بانک ها وجود ندارد.
از طرفی، این روزها موضوع انحلال بانک آینده به یکی از داغ ترین موضوعات رسانه ها تبدیل شده است. پس از سال ها کش و قوس بالأخره این بانک منحل شد؛ اما مسأله به امروز و دیروز مربوط نیست، بلکه چند سال است که این بانک در یک مسیر فاجعه بار قدم گذاشته بود و انتظار می رفت که اقدام اساسی، زودتر از اینها صورت گیرد.

رئیس دستگاه قضایی بیان کرده است: «در مورد پرونده بانک آینده چهار سال است دارم فشار میآورم که بانک مرکزی وظایف و اختیارات دارد و باید به وضعیت این بانک رسیدگی کند. در مورد مشکلات بانک آینده آیا باید قوه قضاییه وارد شود یا بانک مرکزی که در مورد آن وظایفی دارد؟ گرفتن مدیران متخلف بانک منجر به اصلاح رویه بانک نمیشود».
هرچند ایشان به این نکته هم اشاره کرده است که: «برخی فکر میکنند با متخلفین و مجرمین در بانک آینده برخورد نمیکنیم؛ این اشتباه است».
.jpg)
حجت الإسلام و المسلمین محمد جواد علی اکبری امام جمعه موقت تهران نیز در خطبه های نماز جمعه این هفته اشاره کرد: «ماجرای بانک آینده درس ها و عبرت ها داشت. اولاً قدردان تدبیری هستیم که در دولت شهید رئیسی آغاز شد و در دولت کنونی با همکاری همه قوا به سرانجام رسید. اما تاخیر در اتخاذ چنین تصمیم هایی خسارت بزرگی به اعتماد اجتماعی و امید ملی دارد. نشان دهنده ضعف دستگاه نظارتی ما است. چرا با وجود این همه دستگاه نظارتی چنین فسادها و ناترازی هایی اتفاق می افتد. دستگاه های نظارتی باید شیوه های خود را بروز کنند برخورد قاطع و قانونی با مسببان چنین اختلال هایی در نظام اقتصادی مورد انتظار است. امیدواریم هم برخورد شود و هم خبرش به اطلاع جامعه برسد».
ابر بحران جمعیتی
پس از انقلاب اسلامی، در برهه ای موضوع کنترل جمعیت با شدت در دستور کار مسئولین قرار گرفت. اینکه این کار، صحیح بود یا نه، باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و ممکن است در این زمینه اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما در هر صورت، سال ها پیش متوجه شدیم که ما در آستانه یک ابربحران در زمینه جمعیت قرار گرفته ایم. با اینکه سال هاست که دغدغه مندان هشدار می دهند، اما این موضوع نه تنها در زمان خود حل نشده، بلکه سال ها پس از پی بردن به این تهدید بزرگ هم شاهد تساهل و تسامح از سوی برخی مسئولین بوده ایم و هستیم!
با وجود اینکه، همین الآن هم زمان زیادی از دست رفته است و برای اقدام، دیر است، اگر این موضوع در زمان اندک باقیمانده به صورت جدی حل نشود، در آینده نزدیک، شاهد یکی از بزرگترین تهدیدات تاریخ این سرزمین خواهیم بود.
معضل خودرو
صنعت خودروسازی در کشور ما چندین دهه سابقه دارد و در این مدت شاهد انواع آزمون و خطاها بوده ایم؛ اما امروز شاهد یک آبروریزی بزرگ در عرصه خودرو هستیم. مردم برای خرید برخی خودروهایی که باید به موزه بروند و یا طراحی دلچسبی ندارند، هزینه هنگفت پرداخت می کنند! بدتر اینکه، برای همین خودروها مدام ثبت نام می کنند و در صف قرعه کشی قرار می گیرند؛ وقتی خودرو را تحویل می گیرند هم بعضاً با خودروهای پر از عیب و نقص روبرو هستند! این در حالی است که از سال ها پیش باید با سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های دقیق در کنار نظارت های جدی، جلوی انحراف در زمینه خودروسازی گرفته می شد. زیان های سال های اخیر و ناکارآمدی خودروسازی کشور، بیش از آنکه محصول تحریم باشد، حاصل عدم ورود به موقع و عدم نظارت جدی است.
وقتی معضل خودروسازی و انحصار بازار داخلی در زمان مناسب خود حل نشد، طبیعی است که هم به عنوان تولید داخلی طعنه زده شود، هم آبروریزی صورت گیرد و هم اینکه مردم با این همه مشکلات ریز و درشت در این عرصه روبرو شوند. در این میان، تحریم هم به اصطلاح قوز بالای قوز می شود.
مسأله حجاب
معضل کشف حجاب و بی بند و باری برای یک سال و دو سال اخیر و یا برای فتنه 1401 نیست. چندین سال است که ما با معضل بدحجابی و بی حجابی و به طور کلی با یک شبیخون فرهنگی روبرو شده ایم. بعد از انقلاب اسلامی، با ورود جدی مسئولین، وضعیت فسق و فجور علنی در خیابان ها و مکان های عمومی که در زمان شاه شاهد آن بودیم، تغییر کرد. به مرور که از دهه 60 فاصله گرفتیم، بعضی اقدامات که باید انجام می گرفت، انجام نگرفت و از آن طرف، هر چه که جلوتر آمدیم، عده ای با اصرار قابل تامل بر کلیدواژه کار فرهنگی خواسته یا ناخواسته سعی کردند به هنجارشکنان فرصت بدهند. برخی سیاستمداران هم در ایام انتخابات، از مسأله حجاب به عنوان نردبانی برای کسب رأی استفاده کردند! برخی مسئولین نیز تحت تأثیر برخی فضاسازی های رسانه ای قرار گرفتند و از آن طرف، با رونق گرفتن فضای مجازی یله و رها در کشور، روح تازه ای در کالبد بی بند و باری و بی عفتی دمیده شد. فتنه 401 و عقب نشینی بیشتر از سوی مسئولین نیز دوباره جان تازه ای به این معضل داد. هم اکنون نیز مسیر غلط دولت چهاردهم در زمینه حجاب و عفاف تا اندازه ای است که علی مطهری به عنوان یکی از حامیان پزشکیان در انتخابات، اخیراً طی یادداشتی به نقد صریح رویکرد دولت در این زمینه پرداخته و نسبت به عواقب آن هشدار داده است.
در هر صورت، ما در زمانی که باید به صورت جدی جلوی بدحجابی ها می ایستادیم، نایستادیم و امروز نتیحه آن تساهل و تسامح و تفکرات سطحی را مشاهده می کنیم. اگر امروز هم تساهل و تسامح را ادامه دهیم و همان دستفرمان قبلی ادامه داده شود، قطعاً وضعیت در سال های پیش رو به مراتب بدتر از الآن خواهد شد. در هر صورت، هزینه ای که امروز باید متحمل شویم بیش از هزینه ای است که باید دیروز متحمل می شدیم و هزینه به فردا انداختن، به مراتب بیش از هزینه دادن امروز ماست.
فضای مجازی یله و رها
امروز فضای مجازی کشور یک فضای استعماری و سکولاریزه است؛ به گونه ای که استقلال، حاکمیت و حریم کشور به راحتی از سوی دشمنان و امتداد داخلی آنها مورد تعرض قرار می گیرد و آسیب های قابل توجه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و ... به کشور و مردم تحمیل می شود. امروز در این عرصه ما نظاره گر آسیب های جدی به بنیان خانواده ها، حمله به ایمان و حیای مردم و ترویج فحشا و انواع محتوای فاسد هستیم.
اگر سال های ابتدایی ورود اینترنت به کشور را کنار بگذاریم، مسائل مربوط به مدیریت و حکمرانی فضای مجازی کشور، حداکثر باید در اواخر دهه 80 حل می شد. در دهه 90 نیز شاهد اقدامات و رفتارهای نابجا از سوی برخی مسئولین و سکوت، تماشا و مماشات از سوی برخی دیگر از مسئولین بودیم. هشدارها و مطالبات صریح رهبر معظم انقلاب و همه دغدغه مندان و کارشناسان متعهد نادیده گرفته شد و امروز نتیجه آن را در کف خیابان، درون خانواده ها و در دنیای مجازی مشاهده می کنیم.
با وجود اینکه در دهه 90 فرصت های زیادی برای جلوگیری از یله و رها شدن فضای مجازی وجود داشت، این فرصت ها از دست رفت و با این دست و آن دست کردن، توجیهات غیرمنطقی، تساهل نشان دادن و زمان دادن به دولتی ها و ... در نهایت، آنچه نباید می شد، اتفاق افتاد. امروز هم اگر این وضعیت اصلاح نشود و فرصت از دست برود، بیش از اینها به مردم و کشور آسیب وارد خواهد شد.
نتیجه اینکه، در موضوعات مهم اجتماعی، امروز و فردا کردن، مسأله را حل نخواهد کرد، بلکه گاهی اوقات حل مسأله را پیچیده تر و پرهزینه تر می کند. جامعه نیز در خلأ زندگی نمی کند و ورود یا عدم ورود جدی مسئولین به موضوعات، مستقیماً در زندگی مردم و خانواده ها تأثیر می گذارد.



